یه دخترتنها

 

 

وقتی خواستم زنـــــــــدگی کنم راهـم را بستند

وقتی خواستم ستایـش کنم گفتند خرافات است

وقتی خواستم عــــاشق شوم گفتند دروغ است.

وقتی خواستم گریســـــــــتن، گفتند دروغ است.

وقتی خواستم خنــــــــــدیدن، گفتند دیوانه است

دنیا را نگه دارید، میخــــــــــــــــــواهم پیاده شوم

 

 

دکتر شــــــریعـــــتی 

 

+نوشته شده در دو شنبه 14 شهريور 1390برچسب:,ساعت10:21توسط دختر تنها | |

                    u9yv3c5uqlk88s5ol0ev.bmp

خدایاااااااااااا

اگر تو باشی ودنیا نباشه

میشه باتو همه دنیا رو حس کرد

اگر دنیا بیاد و تو نباشی

دلم دق می کنه با این همه درد

+نوشته شده در چهار شنبه 24 فروردين 1390برچسب:,ساعت7:21توسط دختر تنها | |

 

تنهايي را دوست دارم زيرا بي وفا نيست ...

 

تنهايي را دوست دارم زيرا عشق دروغي در آن نيست ...

 

تنهايي را دوست دارم زيرا تجربه کردم ...

 

تنهايي را دوست دارم زيرا خداوند هم تنهاست ...

 

تنهايي را دوست دارم زيرا....

در کلبه تنهايي هايم در انتظار خواهم گريست و انتظار کشيدنم را

 پنهان خواهم کرد...

+نوشته شده در سه شنبه 9 فروردين 1390برچسب:,ساعت16:16توسط دختر تنها | |

 

چقدر عجیبه که تا مریض نشی کسی برات گل نمیاره،تا گریه نکنی کسی نوازشت نمیکنه،

تا

فریادنکشی کسی به طرفت بر نمیگرده،تا قصد رفتن نکنی کسی به دیدنت نمیادوتا وقتی نمیری کسی تو رو

     نمیبخشه . . .

+نوشته شده در سه شنبه 9 فروردين 1390برچسب:,ساعت16:16توسط دختر تنها | |

خواستم سفر كنم پايم لرزيد و سست شد

 خواستم پرواز كنم بال و پرم چيده شد جا ماندم

خواستم بخندم و شاد باشم اما بغضم تركيد

خواستم ببينم چشمانم را بسته ديدم

خواستم حرف بزنم زبانم بند امد

 خواستم فراموش كنم اما خودم از يادها رفتم

خواستم اشك بريزم اما چشمانم خشك گشت

خواستم فرياد بزنم اما گوش ها كر شدند

 خواستم زندگي بكنم مرگ را زيبا تر ديدم

 خواستم بميرم اما لياقتش را نداشتم

 ديگر هيچ چيز نخواهم جز قفسي تنگ و تاريك

+نوشته شده در دو شنبه 8 فروردين 1390برچسب:,ساعت15:57توسط دختر تنها | |

دوباره شب.دوباره تنهايي و خودكاري كه با همه ابرهاي عالم هم پر نمي شود.

دوباره شب.دوباره يادتو كه اين دل تنها را بيدار نگاه داشته است

+نوشته شده در جمعه 27 اسفند 1389برچسب:,ساعت11:19توسط دختر تنها | |

شب هم از راه رسید،

 

و سیاهی همه جا را پوشاند.

نازنین،

در پی گمشده ات می گشتی؟

او نخواهد آمد، رفتنی رفت که رفت.

فکر پرواز دگر ممکن نیست.

من و یک دنیا درد، تو و رویای محال، من و تنهایی و فردای دگر

همه ی آنچه که برجا مانده،

 و حقیقت تلخ است.

***

پشت سر ویرانی، روبرو وحشت تنهایی و بی سامانی

روزگار با من و تو خوب نبود!!

هر کدام از پی خود خواهی او، راهی راه شدیم.

صد دریغ،

صد افسوس،

راه، بیهوده به پایان آمد

عمر ما بود که کم کم طی شد

***

نازنین

شب که از راه رسید، 

                     بغض را ویران کن

                               گریه کن تا که دل آرام شود.

نازنین،

 خسته شدی؟ مرغ پر بسته شدی؟

تو به این ناله من گوش نکن

خنده را خوب به خاطر بسپار

بعد این تاریکی ، باز فردایی است.

***

نازنین

آن فردا،  صحبت از شادی کن،

فکر آزادی کن

روز نو، خنده نو، عشق تابنده نو

تاشقایق باقیست، زندگی باید کرد.

 

+نوشته شده در یک شنبه 24 بهمن 1389برچسب:,ساعت19:40توسط دختر تنها | |

عمر رفته، راه بسته، غنچه اي زرد و شكسته

 

سایه شب، برکه شور، من و این پاهای خسته

تو و تنهایی و وحشت، من و درد و غم و محنت

یه بغل دلواپسی ها، میون دلم نشسته

قصه غم، غربت تو، ترس از این بی کسی ها

روزگار بی وفایی، یه هوا عهد شکسته

 این تموم قصه هامه، همه دار و ندارم

می دونم، تو هم می دونی، که جونم به جونت بسته

پس بیا غم و رها کن، موندنی ها رو صدا کن

بيا تا با هم بچینیم، گل سرخ دسته به دسته

نا امیدی خود مرگه، روز خوشبختی رسیده

آخر خوب و ببینیم، شب دلتنگی گذشته

 

+نوشته شده در یک شنبه 24 بهمن 1389برچسب:,ساعت19:12توسط دختر تنها | |

حسرت... داشتن... تو...

 

 

مثل اون وقتا هنوز دلم برات لك مي زنه

حسرت داشتن تو ، پير شده ، عينك مي زنه

صورتم سرخ شده بود ، اما حالا کبود شده

جدايي يه عمر داره توي اون چك مي زنه

اوني که من نمي خواستمش ولي منو مي خواست

منو مي بينه يه وقت ، دوباره چشمك مي زنه

يادته مشروط دوست داشتن تو شدم يه عمر ؟

هنوزم کامپيوتر داره برام تك مي زنه 

ديشب از خواب پريدم خوب شد ، آخه ديدم يكي

داره به ماشين تو ، هي گل ميخك مي زنه

تو که تنها نبودي ، يكي پيشت نشسته بود

بگذريم اين دل من هميشه با شك مي زنه

اوني که بهم مي گفت دوست دارم دوسم نداشت

ديده بودم واسه ي دختره سوتك مي زنه

تو زياد دوسم نداشتي ، خوب مقصر نبودي

کي مياد امضا زير قول يه کودك مي زنه ؟

نه که بچه ها بدن ، پاك و زلاله قلبشون

ولي نبض عقلشون يه قدري کوچك مي زنه

فكر نكن فقط تويي رسمه يه وقتا حوصله

ميره آسمون ، خودش رو جاي لك لك مي زنه

دختر همسايه مون ، نمي دونه دوس نداري

داره دور قاب عكست گل و پولك مي زنه

نه که فكر کني به تو نظر داره ، مي کشمش

مثلا داره رو زخمام گل پيچك مي زنه

کارش اين نيس ، طفلكي شب تا سپيده مي شينه

گل و بوته و شكوفه روي قلك مي زنه

راستي من چرا تو نامم اينا رو به تو مي گم

نمي گم گوشاي رؤيام ديگه سمعك مي زنه 

نامه مو جواب نده ، دوسم نداشته باش ولي

نذا اصلا نزنه قلبي که اندك مي زنه

پيش هيچ کسي نرو ، حلقه دس کسي نكن

چون گناهه ، من هنوز دلم برات لك مي زنه

+نوشته شده در پنج شنبه 21 بهمن 1389برچسب:,ساعت21:12توسط دختر تنها | |

مرا شبيه خودم مثل يک ستاره بکش!

                                              شبيه من که نشد خط بزن دوباره بکش

مرا شبيه خودم در ميان آتش و دود

                                             شبيه چشم و دلم غرق صد شراره بکش

و بعد دست بکش بر شراره ام يک شب

                                             بسوز و قلب مرا پاره پاره پاره بکش

و زخم هاي دلم را ببين و بعد از آن

                                             لباس بر تن اين قلب بي قواره بکش

بخند!خنده ي تو شعله مي زند بر من

                                            بخند و شعله ي من را به يک اشاره بکش

 ببين ستاره شدم با تو اي بهانه ي من

                                          مرا شبيه خودم! مثل يک ستاره بکش!

 

 عكس تصویر تصاویر پیچك ، بهاربيست Www.bahar22.com

+نوشته شده در پنج شنبه 21 بهمن 1389برچسب:,ساعت20:0توسط دختر تنها | |